از زبان دختر امام حسین(حضرت رقیه)
بوی یاس میاد از سوی گودال...ای به فدای بابا حسین،چی شد عاشورا؟؟؟چه طور داغ داداش کوچیکم رو تحمل کردی؟؟تیره سه شعبه واسه گلوی داداش علی اصغر بزرگ نبود؟؟بابا از علی اکبر واسم نمیگی؟؟......
نگران نباش بابا حسین اگه انگشترت رو بردن من گوشوارم رو میفرشم و واست انگشتر میخرم...راستی چرا عمه زینب هی میگه دلم هفتاد و دو تکه شده!!!چرا هفتاد و دو؟؟....
عمو عباس کجاست؟؟از وقتی رفته آب بیاره دیگه نیومده،مگه یه جرعه آب چیه؟من که زیاد آب نمیخورم...تو رو خدا جوابم رو بده،تشنگیم اجازه نمیده سوال ها رو دوباره ازت بپرسم...چرا چشمات رو بستی؟فدای لبهای ترک خوردت مثل همیشه مظلوم و ساکت...باشه بابا حسین دیگه بهونه نمیگیرم...فقط تو رو جون عمه زینب یه بار دیگه دست رو سرم بکش...
.
.
.
آی،آی!!!چیکار میکنین؟!این گوشواره رو نبرین،نذر بابام هست....میخوام واسه بابام انگشتر بخرم...بابا بلند شو ببین رقیت نه گوش داره نه گوشواره...نه...دردم از پارگی گوشم نیست بخدا، از قولی هست که به تو دادم و نتونستم سر قولم بمونم....
بابا عمه زینب داره بی قراری میکنه...
.
.
.
بابام رو کجا میبرین!!!!!!!!!...عمه دیگه تاب ندارم بگو یه تیره سه شعبه هم واسه گلوی من آماده کنن تحمل دیدن اینکه بدن بابا حسینم زیر سم اسب ها باشه رو ندارم...
السلام علیک یا ابا عبدالله
سلام
زیبا بود مرسی
سلام مرسی
هر صبح و شام بهر خدا گریه می کنی
با یاد سید الشهدا گریه می کنی
داغ حسین در همه دلها نهفته است
با روضه های کرب و بلا گریه میکنی
اکبر به خُلق و خَلق شبیه پیمبر است
بر این شبیه بدر الدجی گریه می کنی
سلام خیلی بد دردیه که بخوان تموم همه کستو جلوی چشات تکه تکه کنن حتی نمیتونم اون موقعیت وحس کنم خیلی بده کاش حضرت رقیه اون دنیا شفاعت ما رو بکنه
سلام من روم سیاه فقط به امید شفاعت همین عزیزان هست که دارم زندگی میکنم
ســــــلام
مترسکااز6 صبح بیدارن!
کلاغ عزیز انقدرزیبا وملموس نوشتی که قاصرم از نوشتن !این پستتو فقط باید خوند.
سلام مرسی فدات لطف داری
چی کشیده رقیه کوچک تو اون لحظه ها
غرور هر دختر بچه ای به پدرشه به قویترین مرد دنیا به کسی که وقتی هست هیچ غم و ترسی نیست به بابا
امون از لحظاتی که بابا رو غرقه به خون ببینه امون از لحظاتی که تکیه گاهش رو ازش بگیرن و هیچ امیدی نداشته باشه راست راستکی بابا داره تنهاش میذاره خواب نیست قصه نیست باباشو ازش گرفتن امون از اون لحظه ها
مرسی از نوشتت واقعا پدر تکیه گاه هست خدا هیچ خونه ای رو بی پدر نذاره
به چشمم اشک دامن دامن تو است
دلم صد پاره چون پیراهن تو است
زیارتگاه رگ های بریده
زیارت نامه ام زخم تن تو است
.
سخت است حرفت را نفهمند،
سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند،
حالا میفهمم، که خدا چه زجری میکشد
وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ،
اشتباهی هم فهمیده اند.
.:: دکتر علی شریعتی ::.
سلام خیلی قشنگ و با احساس و روان نوشتی.
مرسی این نظر لطفت هست
آنقدر زمین خورده ام که بدانم
برای برخاستن
نه دستی از برون
که همتی از درون
لازم است ...
حالا اما
نمی خواهم برخیزم
می خواهم اندکی بیاسایم
فردا برمی خیزم
وقتی که فهمیده باشم
چرا زمین خورده ام ...
جز حسین بن علی کیست که در راه خدا
آنچه او را به جهان هست میسر بدهد ...
السلام علیک یا ثارالله
سلام دوست عزیز واقعا جالب نوشتی
بروزم منتظر حضور گرمتان هستم.
نظر یادت نره
[گل] (السلـــــام علیــــــک یا ابا عبــــــدالله الحـــــسین) [گل]
من عاشقانه میکنم نگاه بر دو چشم تو
تو تازیانه می زنی به چشم و بر نگاه من
چو آفتاب می شوم دمی که گرم و روشنت کنم
چو ابر تیره می شوی که سد نهی به راه من
خراب تر ازین کسی نمی شود که من شدم
تو هرچه می کنی بکن ، سزات با خدای من .
من حسینم که جهان واله و حیران من است
ابر و باد و مه و خورشید به فرمان من است
جد من احمد مختار قریشی نسب است
پدرم حیدر کرار امیر عرب است
مادرم فاطمه خود خلقت جهان را سبب است
من حسینم ضربان دل من یا زهراست
نقش دیوار و در منزل من یا زهراست .
دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم
بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست
دامان حسین اگر نگیرم چه کنم .
سلام خیلی زیبا بود
اشکم سرازیر شد
سلام فدای اشکای که واسه حسین ریخته میشه
هرکس غمم شنیده؛غم خود ز یاد برد
بر زاریم ز دیده و دل؛زار گریه کرد
هرگاه کودک تو به دیوار سر گذاشت
بر حال دل او؛ در و دیوار گریه کرد
در نامه نوشتند که از یک مشتند
گفتند که هم بیعت او هم پشتند
ای منتظران! حسین را روز دهم
جمعیتی از منتظرانش کشتند !
چشمی که در بهشت تو گریان نمی شود
باید حواله داد به دست جهنمش . . .
مهمانم و بسترم زمین است
عطشانم و قلبم آتشین است
دشمن همه سوی در کمین است
من عاشقم و گناهم این است
سلام
مرسی خیلی عالی بود
سلام ممنون
محسن جوون مثله همیشه زیبا نوشتی واقعا اون موقعیت خیلی سخت بوده حتی تصورم نمیشه کرد
واقعا راست میگی
این عصرهای پائیزی
عجـیب بـوی ِ نـفس هـای ِ تـو را می دهـد ...!
گـوئـی ... تـو اتـفاق می افـتی
و مـن دچـار می شـوم ...
بزرگی را پرسیدند: زندگی چند بخش است؟
گفت دو بخش است،کودکی و پیری...
گفتند پس جوانی چه؟؟
گفت: "فدای اربابم حسین"...
نوشتت محشر بود اما خودتون رو معرفی نکردین
سـلام
ممــنون...خیلی تاثـیرگـذار بود
سلام ممنون
سلام وبت عالیه
بهم سربزن
سلام مرسی حتما میام
سلام کلاغ جان
واقعا زیبا نوشته بودی
مثله همیشه
سلام مهسا جون چشمات خوشکل میبینه
فردا راحت آرمیده است
گر تو بخواهی یا نه خواهد آمد
تو هم بیارام !!
[گل] ( اَلسَـ‗_‗ـلامُ عـَ‗_‗ـلَیکَ یـ‗_‗ـا اَبـ‗_‗ـا عَبـ‗_‗ـدِاللٌـ‗ـهِ شـ‗َ_‗ـهـید ) [گل]
التماس دعا دارم داداش محسن عزیز .
محتاجم به دعا آبجی جون
گاهی گمان نمی کنی ولی می شود،
گاهی نمی شود، نمی شود که نمی شود؛
گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است،
گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود؛
گاهی گدای گدای گدایی و بخت با تو نیست،
گاهی تمام شهر گدای تو می شود....
اسم رقیه که میاد دیگه حرفی برای گفتن ندارم...
...............
به سر غیر از تو سودایی ندارم یا حسین جان
به دل جز تو تمنایی ندارم یا حسین جان
خدا داند که در بازار عشقت
به جز جان هیچ کالایی ندارم یا حسین جان...
برام دعا کن تو این روزا که خیلی محتاجم...
من دائم دعا گوی دوستام هستم
عادتــــــ ــــ ـ نَکرده ام هَنــــوز...
خیال می کنَــــم
روزی باز می گردی
...
آرام از پشتــــــ سر می آیی،
مَـــرا کــه به انتهای خیابان خیره شُــده ام
دوباره به نامِ کوچکـــــ ـــ ـ صِــدا می زنی
و عُمـــر تنهــــــایی ام به پایان می رســـ ـــ ـد .
عشق نور است که هرچه را در مسیرش قرار بگیرد - از جمله قلب ها را - از خود روشن می سازد
...[بوسه][بوسه][بوسه][بوسه][قلب][گل][گل] باعکس جدید اپم بدو بیا منتظرتم
سلام
علیک داداش
سلام
چشم وگوشمونو یکی کنیم تا بهتر درک کنیم.... با
داستان اسماعیل ودریا منتظرم
ممنونم. ...................................
چشم منصور جان
ندای هل من ناصر ینصرنی حسن فقط مختص عاشورای 61هجری نیست.
فریادی است برای تمام زمانها و قرنها..
حسین هنوز یاری می طلبد هنوز تنهاست....
قال الحسین (ع): من دمعت عیناه فینا قطرة بوأه الله عز و جل الجنة.
حسین بن على (ع) فرمود: چشمان هر کس که در مصیبتهاى ما قطرهاى اشک بریزد، خداوند او را در بهشت جاى مىدهد. (احقاق الحق، ج 5، ص523
ما گرفتار بلای زینبیم
ما حسینی از عطای زینبیم
تا خدا بر ما عنایت می کند
ماگدای هر گدای زینبیم
بر گل نرگس قسم در روضه ها
سائل مهرو وفای زینبیم
ما برای دین به سینه می زنیم
شیعیانِ درسهای زینبیم
سینه عریان حسین بی کفن
رخ کبودان عزای زینبیم
آخر مجلس به وقت شور عشق
سوی مقتل در قفای زینبیم
ما به وادی محبت ازازل
کربلایی،از دعای زینبیم
وقت دیدار اجل بعد از حسین
چشم،در راه لقای زینبیم
در جزا گر مادرش رخصت دهد
دست بر سینه به پای زینبیم
بـــنـــد د لـــ ــ ــ ـــ ـــم ر ا ....
بــه بــنـد کــفــش هـــا یـــت گــــره ز د ه بــــو د م ....
کــــه هــــر جــــا ر فـــتــــی د لـــــم ر ا بــــا خــــو د بـــبـر ی ...
غـــــــــافــــــــل ا ز ا یـــنـــکـــه ....
تـــــو پـــــــا بــرهـــنــه مـــی ر و ی و بـــی خـــبر !
امام سوم دنیا، امام عاشورا
اگر تویی هدف عشق، خوش به حال خدا
آنان که از خود عشق ساطع می کنند با عشق زندگی می کنند و با عشق نیز نفس می کشند ، دیگران را به سمت خود می کشانند.
ممنونم که سر زدی بازهم وقت کردی بیا منتظر حضور قشنگت هستم
چشم
بادها، نوحه خوان
بیدها، دسته زنجیر زن
لالهها، سینهزنانِ حرمِ باغچه
بادها، در جنون
بیدها، لالهگون
لالهها، غرق خون،
برگها، گریهکنان ریختند[گریه]
آسمان، کرده به تن پیرهن تعزیه،[گریه]
طبل عزا را بنواز ای فلک[گریه]
خیمه خورشید سوخت[گریه]
دعا کنید شاید تو کربلا بارون اومد ..........
سلام به روزم
نیا گل نرگس،جهان که جای تو نیست
دوصدترانه به لبها ،یکی برای تو نیست
نیا گل نرگس نیا به دعوت ما
هزار نامه کوفی یکی برای تو نیست
نی گل نرگس،به جان تشنه عشق
دعا دعای ظهور است ،ولی برای تو نیست
همه مرا به خنده های باصدا می شناسند ؛
این بالش بیچاره ،
به گریه های بی صدا
خدا گوید تو ای زیباتر از خورشید زیبایم....
و ای والاترین مخلوق دنیایم....
بدان اغوش من باز است....
شروع کن یکقدم با تو ....تمام گامهای مانده اش با من
التماس دعا
با آپ جدید منتظر شما هستم نظر بزارید فراوان__________
___________
از خواب پرید و گلی تازه به دنیا امد، خار خندید و به گل گفت : سلام و جوابی نشنید خار رنجید ولی هیچ نگفت... ساعتی چند گذشت گل چه زیبا شده بود ، دستی بی رحمی آمد نزدیک، گل سراسیمه ز وحشت افسرد.. لیک آن خار در آن دست خزید وگل از مرگ رهید ..صبح فردا که رسید خار با شبنمی از خواب پرید گل صمیمانه به او گفت : سلام
____________
سلام حتما بهم سری بزنید
منتظر هستم
سلام مرسی که سر زدید اما آدرستون اشتباه هست نتونستم بیام به وبت
می گویند عمر من و تو
در محاسبات نجومی
در حد پلک زدن یک ستاره هم نیست
من اما حاضرم
زیر تک درختی
پرت افتاده تر از تنهائی آدم
در پرتو حسن تو بنشینم
و صد سالی یکبار
پلک بزنم !
آرزویم برایت این است :
در میان مردمی که می دوند برای زنده بودن، آرام قدم برداری برای زندگی کردن
...
مرسی اما ای کاش اسمت رو هم گذاشته بودی تا منم بتونم واست آرزو کنم اما منم واست دعا میکنم که خدا بهترینا رو واست آماده کنه
دستم به تو که نمی رسد
فقط حریف واژه ها می شوم !
گاهی هوس می کنم
تمام کاغذهای سفید روی میز را از نام تو پرکنم ...
تنگاتنگ هم بی هیچ فاصله ای !!
از بس که خالــی ام از تو ...