. . . . . .؟!
فرقی نمی کند کجای زمان ایستاده ایم،رو به کدام فصل،در یاد و خاطر کدام لحظه از همه ی این سالی که رفت. . . فرقی نمی کند شعر بخوان برایت یا شاعر شوم در وصف این همه لحظه هایی که باید تو را مرور کنم برای همه کسانی که شاید میشناسندت یا شاید. . .
اینجا هوا بهار شده به نیت یک فصل در امتداد همه سرمایی که با صبر سپری شد تا شکوفه ها جان بگیرند کم کم . . .
و اما تو،این تویی که نامت را بخش کردم تا به واژه مهر برسم و اندکی سکوت. . . نامت را مهرنوش گذاشته بودند همه آنهایی که امروز پیش بینی نمی کردند هرگز. . . و چه می دانستند که مرگ همه را می بلعد حتی اگر جوان باشی. . .
دلم گرفت ای کاش با همه خلیفه بودنت حکم به کوتاهی امسال نمی دادی و خلاصه اش نمی کردی فقط درنه روز. . . و حالا من در کنار همه آنهایی که رنگ ها را گم کرده اند در لمس نبودنت دیگر نمی دانم برای تو بنویسم جایت سبز یا بهار. . .
بگذریم فقط خوش به حال آسمان که این روزها داشتنت را تجربه می کند. . .
این قایق سوخته مرا تا
پشت شهر دریاها نیز
نخواهد برد
قایقی میخواهم از جنس قلب تو...
تا حالا بهت نگفتم ولی حالا می خوام بگم بی تو میمیرم ..
می خوام بگم تو دنیای منی ..
می خوام بگم با تو بودن چه لذتی داره ..
می خوام بگم دوست دارم فقط به خاطر خودت !!
می خوام بگم شدی مجنون عشقم …
می خوام بگم هر وقت اراده کنی برات میمیرم !
می خوام بگم که می خوام دلمو فرش زیر پات کنم ..
می خوام بگم اگه یه روز نبینمت چقدر دلم برات تنگ میشه !!
می خوام بگم نبودنت برام پایان زندگیه !!
می خوام بگم به بلندی قله اورست و پهناوری اقیانوس اطلس دوست دارم …
می خوام بگم یه گوشه چشاتو به همه دنیا نمیدم …
می خوام بگم هیچ وقت طاقت هجرتو ندارم …
می خوام بگم مثل خرابه های بم خرابتم …
می خوام بگم بیشتر از عشق لیلی به مجنون عاشقتم ..
می خوام بگم هر جور که باشی دوست دارم !!
می خوام بگم غم تو رو به شادی دیگران نمیدم !!
می خوام بگم اگه حتی من رو هم دوست نداشته باشی من دوست دارم ..
می خوام بگم مثل نفسی برام اگه نباشی منم نیستم …
می خوام بگم هر شب با خیالت می خوابم !!
می خوام بگم جایگاه همیشگی تو قلب منه !!
می خوام بگم حاضرم قشنگترین لحظه هام رو با سخت ترین دقایقت عوض کنم ..
می خوام بگم لحظه ای که تو رو میبینم بهترین لحظه زندگیمه !!
می خوام بگم در حد پرستش دوست دارم ….!
یادته بی معرفت.........
میخواستی بشی سنگ صبورم.....
تو شدی " سنگ " و من هنوزم که هنوزه " صبورم " !!!
همیشه ماندن دلیل دوس داشتن نیست
گاهی باید رفت تا ثابت کنی عاشق تری...
سـلام
« آرزویم اینست،
در پس این همـه دیوار، با آرزوهایت
یک به یک کنـی دیـــدار.. »
صبر کن سهراب مال کی بود؟؟
خیلی خوشگل بود!!
مرا آن دل که بر دریا زنم، نیست !
ز پا این بند خونین بر کنم نیست ،
امید آنکه جان خسته ام را ،
به آن نادیده ساحل افکنم نیست !
سـلام
چـرا باید از شما ناراحت باشـم؟
این روزا کـم اومـدم نت...هـر وفت بیام به شما هم سر میزنم
گفتم شاید....
ســـلام محسن عزیز
خواهش می کنم!چه نگاه قشنگی! ولی همیشه غرق شدن بدنیست گاهی نابترین اتفاقیه که میفته
و رسالت من این خواهد بود
تا دو استکان چای داغ را
از میان دویست جنگ خونین
به سلامت بگذرانم
تا در شبی بارانی
آن ها را
با خدای خویش
چشم در چشم هم نوش کنیم!!!
یادش بخیر.معلممان به خط فاصله میگفت:خط تیره...!!
خوب میدانست *فاصله ها*با روزگار آدم ها چه میکند...
اگر می خواهی خوشبخت باشی برای خوشبختی دیگران بکوش
زیرا آن شادی که ما به دیگران می دهیم به دل ما بر می گردد .
تو به واژه نیاز نداری
از اینرو سکوت را برگزیده ای ...!
آخر
چشمان تو
شعر و غزل و آینه ست
و دستانت آفتاب !
حالا به من بگو
کدام واژه را در دفترم بگنجانم
که در خور ترانه های تو باشد ؟
رویاپرداز شبانه های بی ستاره ی من !
قشنگ بود.
اسمی به ذهنم نمیرسه
سلام
ممنون،نظر لطفتونه
پستتون عالیه
میبینم که علنا معلم دنیا رو میخوای و به هیچ وجه هم کوتاه نمی یای
کسری داره ماتمکده راه میندازه می یای بریم؟
برق غیرت دل شمع و پر پروانه بسوخت
چشم بستیم که در راز و نیازیم هنوز
سنگدل بد گهران بی هنران هم دردند
نو گلان سیلی سختی ز زمستان خوردند
پریان دشنه به دل در تب دریا مردند
رهزنان آینه از خانه ی ایمان بردند
خو شدلانیم که مشغول نمازیم هنوز
مستی از چشم جدائی نکند پس چه کند؟
عاشق از خویش رهایی نکند پس چه کند ؟
اشک در چهره خدایی نکند پس چه کند ؟
کرکس ار میل همایی نکند پس چه کند ؟
در آغوش این دره ی دیر سال
بر این صخره ی خامش کور و کر
درخت تک افتاده ی کوهبید
برآورده مغرور بر ابر سر
فروبرده در سینه ی تنگ سنگ
پی
جستن زندگی ریشه ها
نه از تیشه ی تیز برقش هراس
نه از خشم طوفانش اندیشه ها
در آنجا که ابری نباریده است
در آنجا که نگذشته یک رهگذار...
ای کاش که در نیمه ی این راه
فریاد نمی زدی که برگرد...
ای کاش که این قصه نمی شد
ای کاش شبانگاه که می شد
این پنجره تا صبح سحر باز نمی ماند
حسرت زده ای بر لب این پنجره ای کاش
با یاد دو چشمان تو آواز نمی خواند
ای کاش کلاغی که فرورفت در افاق
در باغچه کوچک تو باز نشیند
تا از طرف من ،سر فرصت دوسه باری
آشفتگی حال تو را خوب ببیند
ای کاش که این ابر که مهمان شده در شهر
تا شهر تو رقصنده و طناز بیاید
هر گاه که تو خیره شوی بر دل این ابر
باران وفاداری من بر تو ببارد
ای کاش دوباره برسد لحظه دیدار
ویرانه شود این همه آشفتگی و درد
ای کاش...
فریاد نمی زدی که برگرد...
باید از خود بگذرم
تا ببینم روی تو
من گذشتم از خودم
رد شدم از کوی تو
می روم تا گم شوم
در تو و در دست تو
زندگی جان کندن است
بی دو چشم مست تو
سلام.
ممنون از حضور همیشگیت دوست عزیز
سلام
اقا محسن ارادت منو قبول کن ایا این افتخار را دارم شما را لینک کنم چناچه این افتخار را داشته باشم با چه عنوانی ممنونم................................
سلام محسن جون خوبی داداش؟؟؟؟؟؟
دیدی بازیو؟؟خدایی بازیه بدی بود ولی بازم بردیم!!!!
کلاغی در ذهن من است
پاره سنگی در دستم
از خودم می ترسم ...
شـوری سرا پا کن مرا
شیـدای شیـدا کن مرا
بغضِ گلـویم را ببین
عقــده دل وا کن مرا
از نوشِ خود نوشم بده
شیـرین و عذرا کن مرا
مجنون ترا زمجنون بشـو
لیـــلای لیـــلا کن مرا
زیبـای زیبـا می شوم
از نو تماشا کن مرا
همچون کویر خسته ام
ســرشارِ دریا کن مرا
خیلی قشنگ نوشتی دلنشین بود
نظرهای کسری رو خوندی؟
قراره دستمال کاغذی بیاریم ماتمکده راه بندازیم
نه همدردی،
نه دلسوزی،
نه حتی یاد دیروزی...
هوا تلخ و هوس شیرین
به یاد آنهمه شبگردی دیرین،
میان کوچه های سرد پاییزی
تو آیا آسمان امشب برایم اشک می ریزی؟
پاییز!
باران!
چتر بسته!
سر تا پا خیس شده ایم!
شانه به شانه ی هم
می رویم
می رویم به سوی خوشبختی
آسوده بیا!
تکیه گاهت خواهم بود...
عشقبازی به همین آسانی است....
که گلی با چشمی
بلبلی با گوشی
رنگ زیبای خزان با روحی
نیش زنبور عسل با نوشی
کارهمواره با راز با دشت
برف با قله کوه
رود با ریشه بید
باد با شاخه وبرگ
ابر عابر با ماه
چشمه ای با آهو،برکه ای با مهتاب
ونسیمی با زلف
دو کبوتر با هم
وشب و روز وطبیعت با ما
عشقبازی به همین آسانی است....
چه کسی گفته است
با یک گل بهار نمیشود
گل من
تو فقط بیا
زمین وزمین بهار میشود...
چرا تایید نکنم؟؟؟؟؟
شیطان رمانتیک خیلی جالب بود
مواظب این شیطان باشید دیگه گولتون نزنه
فتنه ی چشم تو چندان ره بیداد گرفت
که شکیب دل من دامن فریاد گرفت
آن که آیینه ی صبح و قدح لاله شکست
خاک شب در دهن سوسن آزاد گرفت
آه از شوخی چشم تو ، که خونریز فلک
دید این شیوه ی مردم کشی و یاد گرفت
منم و شمع دل سوخته ، یارب مددی
که دگرباره شب آشفته شد و باد گرفت
شعرم از ناله ی عشاق غم انگیزتر است
داد از آن زخمه که دیگر ره بیداد گرفت
سایه ! ماکشته ی عشقیم ، که این شیرین کار
مصلحت را ، مدد از تیشه ی فرهاد گرفت
مرسی کلاغ جان...
شعرت جالب بود
سلام کلاغ جان
خسته نباشی
الان یه لحظه وقتم آزاد شد
با سر بهت بزنم
ببخشید یه سر بهت بزنم
حالا با سر کجات بزنم؟
آفتاب از کدوم طرف در اومده کسری جون مهربون شدی؟؟؟؟؟؟؟؟راستی سلام، تو سر بزن به ما اگه به منه بزن سر ما....
تمام غزل های من نام توست
اگر چه نمی دانی این راز را
دل من برای تو دلواپس آست
میان منو و تو جدایی چرا
سـلام
بالاخـره اسم زیبایی انتخاب کـردین
ممنون از کامنتهای زیباتون
زیبا بود مثل همیشه من میگم قلمت حرف نداره محشره
سلام باران عزیز دیگه به نوشته های تو که نمیرسه میرسه
من اومدم نگی بی معرفت بود نیومد
گفته باشم
راستی اول سلام
سلام به روی ماه نشستت
مرسی از محبتت کلاغ مهربون اما من کم هم بهت سر نزدما ؟
این شعر هم تقدیم به محسن عزیز برای این که نشون بدم زیاد هم بی معرفت نیستم.
دل من دیر زمانیست که می پندارد
دوستی نیز گلی ست
مثل نیلوفر و ناز
ساقه ی ترد ظریفی دارد
بی گمان سنگدل است ان که روا می دارد
جان این ساقه ی نازک را
دانسته
بیازارد
مررررررررسی
اومیدوارم ساقه دوستیمون همیشه محکم و استوار بمونه
اعتماد می کنم
به گوش هایم
وبه چشمهایم
هنگامی که می گویی
دوستم داری....
به تو فکر می کنم
به کلماتی که در نگاه تو شعله ورند...
آه چه لذتی دارد
این چنین
سخن گفتن
و به آتش کشاندن!
باران بیاید یا نیاید ،
تو باشی یا نباشی ،
خاطرت باشد یا نباشد ،
من خیس از یاد توام ..
نه بابا این حرفا چیه اون فقط یه شعر بود اون قدرا هم نازک نارنجی نیستم به خدا .
منم دوست دارم با تو دوست خوبم بیشتر در ارتباط باشم
برای همین همین الان لینکت می کنم.
اون پدیده مال کی بود؟؟؟ اون طرح حروف الفبا مال کی بود؟؟؟ حسابی داغانم کرد. ملت طرح می نویسن منم دل خوشم که طرح می نویسم. نه...! دیگه نمی نویسم. یه عزیز... یکی که جونم به جونش بسته است، ایه جوری شرمندم کرده که فکر می کنم هیچوقت آپ نشم!!! البته می نویسم هنوز!
سلام
با عرض پوزش آدرس قبلی ما درست شد مجددا تصحیح بفرمائید[گل]
توراخدا خمار خمارم پروفایلتا بزار دیگه لطفا با با اگه حسابم میکنی حداقل بارمز بزار رمزابهم بده جان من مگه چیه بزار دیگه
خوب چی از این پروفایل میخوای بگو تا خودم واست بگم